آسیب شناسی در زبان آموزی کودکان با استفاده از تجارب معلمان
مقدمه:
انسان از راه زبان به افکار دیگران پی می بردو دیگران را از مقاصد و نیات خود آگاه می سازد. به وسیله زبان، تمدن و فرهنگ بشری،از یک نسل به نسل دیگر یا از یک ملت به ملت دیگرارتباط پیدامی کند. برای درست اندیشیدن باید زبان آموخت و برای خوب سخن گفتن و خوب خواندن باید درست گوش دادو برای خوب نوشتن باید خوب خواند، لازمه ی پیشرفت درهر کدام از ارکان چهار گانه زبان،توجه داشتن به جنبه های دیگر است. فردی می تواند درست حرف بزندو مقاصد خود رامنطقی بیان کند که منطقی و درست فکر کند. اکتساب زبان یا زبان آموزی (Languageacquisition): اکتساب زبان یا زبان آموزی به فرایند پیچیده ایجاد و گسترش توان زباندانی، سخنگویی و تکلم درانسان اطلاق میشود. پدیده پراهمیت اکتساب زبان توسط کودکان از جمله مهمترین زمینههای پژوهشی در دانش امروزین و گسترده زبانشناسی به حساب میآید.
مطالعات زبانشناسان نشان میدهد که تحصیل و دریافت زبان، انسان را به سیستم ذهنی قواعد و دستورات زبانی مجهز مینماید تا با استفاده از آن اشخاص قادر باشند باهم صحبت نموده، و منظور یکدیگر را ادراک کنند. تاریخچه زبان آموزی: زبان آموزی و رشد گفتار در 80 سال گذشته مورد توجه قرار گرفته بویژه در نیمه دوم قرن بیستم بطور دقیق تر مورد بررسی قرار گرفته است. زبان آموزی کودک به همراه توصیف و بررسی ساخت زبان و چگونگی کارکرد آن مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است.
اهمیت زبان آموزی:
زبان آموزی اساسی ترین نکته آموزشی ابتدایی است. به طوریکه پیشرفت در درسهای دیگر به طور عمده در گرو این امر است. پس از پرورش مناسب مهارتهای زبانی آموزگار می تواند مطالب و مفاهیم درسهای دیگر مانند ریاضی، علوم و... را بهتر و آسان تر آموزش دهد و از این راه است که تفکر امکان ظهور پیدا می کند. تحقیقات متعدد و تجربه نشان داده است که موفقیت دانش آموزان ابتدایی در درسهای دیگر ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با پرورش و گسترش مهارت های زبانی دارد.
ارکان زبان آموزی:
ارکان زبان آموزی به صورت سمعی و بصری می باشد.
کودکان قبل از آمدن به دبستان در گوش دادن و سخن گفتن مهارت نسبی پیدا کرده اند ولی خواندن و نوشتن را باید در دبستان بیاموزند.
شنیدن(گوش دادن):
قرآن می فرماید: فبشر عبادالدین یستمعون القول فیتبعونَ اَحسنه.
بشارت ده به بندگانِ من که سخن را استماع می کنند و از بهترین آن پیروی می کنند.
- گوش دادن همان شنیدن است، ولی همراه با تفکّر است.
گوش دادن اکتسابی، ارادی و خود آگاه است.
سخن گفتن:
دوّمین ارکان زبان آموزی «گفتن، سخن گفتن» است.
حضرت علی (ع) می فرماید: حرف بزنید تا شناخته شوید، زیرا انسان در زیر زبانش پنهان است. یا به قول شاعر که می فرماید: تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد.
- سخن گفتن؛ مهمترین وسیله ی ارتباط فکری انسان ها ست.
خواندن:
خواندن در ادامه ی فرایند زبان است از این رو آغاز فعالیت خواندن را باید زمانی دانست که کودک قادر به درک و بیان است؛ یعنی زبان آموزی او کامل باشد. در زبان آموزی، کودک می آموزد که کلمه را به شئ ارتباط داده و بدان اطلاق کند و در واقع با دیدن شئ و تصویر و...کلمه ای برایش تداعی می شود.
به عبارت دیگر اشیا، تصاویر، مفاهیم را با کلمه که مجموعه ای از صداهاست می شناسد.
پس از اتمام این مرحله، مرحله ی ارتباط دادن کلمات و صداهای آنها با نمادهای تصویری (حروف نوشتاری) شروع به پایه ریزی می گردد، به عبارتی در این مرحله کودک قادر می شود برای هر کدام از صداهایی که تاکنون آموخته است یک علامت ونماد تصویری بشناسد و آن دو را به یکدیگر ارتباط دهد.
در واقع کودک سمبل های نوشتاری را به اشیاء، تصاویر و مفاهیم ارتباط می دهد.خواندن ترجمه ی مستقیم نمادهای نوشتاری به فکر یا گفتار است
نوشتن:
در طول تاریخ آموزش نوشتن به اندازه آموزش خواندن مورد توجه بوده است. برای اینکه آموزش نوشتن از کارایی لازم برخوردار باشد، لازم است از نحوه فراگیری نوشتن کودکان و سطوحی که در این فراگیری طی می کنند آگاه باشیم.
یک دیدگاه مشترک درباره نوشتن این است که نوشتن برقراری ارتباط وانتقال اطلاعات و عقاید از طریق نظامی از نشانه های مکتوب است اما البته این طریق به ماهیت وجودی نوشتار توجهی ندارد و فقط ناظر بر نقش آن است.
هدف زبان آموزی:
هدف اساسی از زبانی آموزی آن است که فراگیران بتوانند در گفت و شنودها شرکت کنند و با هم ارتباط برقرار نمایند. احساسات و نظرات خود را بیان کنند. از کلام موزون و آهنگین لذت ببرند.زبان تنها شرط و تنها عامل مؤثر در فعالیتهای عالی ذهن چون تفکر نیست ولی شاید مهمترین عامل است که زبان توانایی در تفکر و دیگر فعالیتهای ذهن را به میزان معجزه آسایی بالا می برد. تا جایی که می توان گفت تفکر و استدلال در مراحل بسیار مجرد از زبان غیر قابل تجزیه است. در این مراحل تفکر یعنی زبان و زبان یعنی تفکر.بدون زبان می توان تصور کرد که تفکر و دیگر فعالیتهای عالی ذهن در انسان وجود داشته باشد ولی مسلماً این فعالیتها در مراحل ابتدایی باقی می مانند. روان شناسان به این نتیجه رسیده اند که استعداد یا توانایی بالقوه برای یادگیری زبان چیزی است که ما از طریق وراثت در هنگام تولد با خود به دنیا آورده ایم و ساختمان عصبی هیچ حیوانی برای یادگیری زبان مجهز به چنین دستگاهی نیست و یادگیری و استعمال زبان به عنوان دستگاهی از علائم آوایی قراردادی اختصاص به انسان دارد. چنانکه در بسیاری از حیوانات چون میمون هرگز تا حدی که در انسان است پرورده نشده اند.
عوامل موثر بر زبان آموزی:
1- خانواده:
کودک اولین درس های زبان آموزی را معمولاً در خانه شروع می کند و اولین مربی زبان آموز او مادرش می باشد. تبسم و صدای مادر، نخستین پاسخ ها را در کودک بر می انگیزد. هرگاه مادر به کودک آزادی عمل و اجازه بیان و ابراز احساس را بدهد و به تناسب رشدی که می کند او را یاری کند، زبان آموزیکودک بهتر و موفقیت آمیزتر خواهد بود. کودکانی که در موقعیت طبیعی خانواده زبان آموزی را شروع می کنند و در طول روز با مادر خود هستند بهتر و بیشتر از کودکان مؤسسات خیریه یا کودکانی که در روز دور از مادر هستند (به علت مشاغلی که مادران دارند) زبان را فرا می گیرند. علاوه بر نقش مادر، انگیزه ها و محرک های خانوادگی در کیفیت و تکامل زبان مؤثر است. مثلاً عواملی مانند اطرافیان، همبازیها، وجود کتاب و مواد خواندنی، سطح فرهنگ و دانش والدین و اطرافیان می تواند در کیفیت و پیشرفت زبان کودک مؤثر باشد.هرچه فاصله سنی اطرافیان کودک بیشتر باشد، کودک نیاز بیشتری به سخن گفتن خواهد داشت و در نتیجه پیشرفت بیشتری در زبان می کند. مثلاً دوقلوها پیشرفتشان در زبان آموزی کمتر از بچه های تک می باشد.
رفاه نسبی خانواده در زبان آموزی تأثیر مثبت دارد. این امر شاید به علت فراهم ساختن وسایل و امکانات برای غنی ساختن تجارب کودک می باشد و یا والدین از دانش و فرهنگ بیشتری برخوردارند و بیشتر با کودکانشان به گفتگو می پردازند.
2- مدرسه:
مراکز پیش از دبستان نقش بسیار مهم و اساسی در رشد زبان کودکان دارند. در دوره آمادگی مربیان فعالیت هایی را انجام میدهند که موجب تقویت و رشد ارکان زبان (گوش دادن و سخن گفتن) میشود.این فضا گاه کودک را برای همیشه خاموش می کند و از سخن گفتن، که تا این زمان به خوبی از عهده آن برآمده بود، باز می دارد و گاه بیش از پیش امکانات و انگیزه های سخنوری و کودکان و بین خود کودکان برقرار باشد تا کودک در این مکان احساس آزادی بیشتری برای بیان افکار و عقاید خود بکند و مطمئن باشد که مورد آزار و تمسخر قرار نمی گیرد. محرکهای سخنوری در مدرسه باید طوری باشد که بتواند امکانات محدود خانه را جبران کند.اگر در کلاس مقداری مواد مانند مقوا، چسب، قیچی و کاغذ برای کاردستی و نقاشی در دسترس کودک قرار گیرد، در آن صورت محیط مادی کلاس بیشتر می تواند به رشد و توسعه زبان کمک نماید.مربی مبتکر و کاردان می تواند، مقدار زیادی وسایل ارزان قیمت که ارزش آموزشی داشته باشند به کمک خود بچه ها فراهم آورد. جمع آوری عکس های آموزشی، کاشتن چند گیاه یا گل، تهیه مجموعه های مناسب از گیاهان، سنگ ها، گل ها و... در هر روستا و شهری امکان پذیر است. در کار آموزش زبان، مربی مانند والدین و گاهی بیشتر از آنها بر روی بچه ها تأثیر دارد. صدای مربی و طرز بیان او و نحوه تلفظ کلمات و خیلی از رفتارها و مهارتهای زبانی او سرمشق و نمونه ای برای کودکان می باشد.
خصوصیات زبانی مربی اغلب از طرف بچه ها مورد تقلید قرار می گیرد. این تقلید و تأثیرپذیری، در کلاس های پایین تر بیشتر است. بنابر این مربیان باید در گفتار و رفتار خود بسیاری از نکات مهم زبان مانند خوب گوش دادن به سخن دیگران، دقت در گفتار، نکته سنجی، عفت در کلام، موقع شناسی در گفتن، به موقع سکوت کردن و بسیاری از لطایف و ظرایف سخنوری را عملاً به بچه ها یاد بدهند. یکی از عوامل مهم ایجاد خستگی کیفیت صدای مربی است. صدا باید دلنشین، رسا، نه کوتاه و نه بلند و مکثها و تکیه ها و زیرو بم های آن بجا باشد و ناآگاهانه کلمه خاصی تکرار نشود.
منظور از آسیب شناسی زبان آموزی چیست؟
کارها و اعمالی که به فرآیند زبان آموزی آسیب و صدمه وارد می کند.
آسیب شناسی در زبان آموزی کودکان با استفاده از تجربیات معلمان:
به منظور این کار چهار معلم باتجربه را انتخاب نموده و با ایشان مصاحبه هایی به عمل آمد.مشخصات این عزیزان به شرح ذیل می باشد:
1. سرکار خانم معصومه اصفهانی با 20 سال سابقه در مدارس ابتدیی
2. سرکار خانم فریبا پولادوند با 25 سال تجربه در مدارس ابتدایی
3. جناب آقای محمد علی بابایی با29 سال تجربه کاری در مدارس ابتدایی
4. سرکار خانم نوشین مشرفی با 22 سال تجربه کاری در مدارس ابتدایی
سوال اول:
چه عواملی به مهارت های روخوانی بچه های دبستانی آسیب می رساند و باعث می شود که بچه ها در خواندن مشکلاتی داشته باشند و موانعش را بازگو کنید؟
پاسخ سرکار خانم اصفهانی:
معمولا روخوانی باید با صدای بلند و در حضور دیگر دانش آموزان صورت بگیرد.اما شرایطی پیش می آید که دانش آموز در خواندن دچار مشکل می شود. از جمله این مشکلات عبارتند از:
خجالت کشیدن دانش آموز در جمع همسالان خود:اگر دانش آموز موقع خواندنکلمات، یکی یا دو کلمه را اشتباه تلفظ نماید دیگر دانش آموزان ممکن است او را به تمسخر گرفته و به او بخندند که این کار موجب می شود دانش آموز از این رفتار همسالان خود خجالت کشیده و اعتماد به نفس خویش را از دست بدهد و در دفعات دیگر داوطلب خواندن در جمع همسالان خود نشود.راهکار در مورد چنین دانش آموزانی این است که معلم مربوطه به اولیای دانش آموز پیشنهاد دهد تا کتاب داستانی مناسب سن فرزند خود برای او تهیه کنند و از فرزند خود بخواهند کتاب را باصدای بلند برایشان بخواند و در روز بعد برای 3 الی 4 نفر همان کتاب را باز با صدای بلند بخواند تا برای کودک روخوانی در جمع آسان شود.
پاسخ سرکار خانم پولادوند:
عواملی مانند حفظ کردن مطالب کتاب، افزودن وحذف کردن کلمه درلابه لای کلمات درس، جانشین کردن لغت به جای لغت دیگر، خواندن سریع و بی دقت، وارونه خواندن عواملی هستند که به خواندن بچه ها لطمه وارد می کنند.
پاسخ جناب آقای بابایی:
کم رویی (خجالتی)
تمرین نکردن فردی و درجمعی
تمرین نکردن در حضور مدرسین و معلمین و دیگران
نداشتن شناخت کافی از حروف و کلمات و معانی آنها
مطالعه نداشتن و کتاب نخواندن
پاسخ سرکار خانم مشرفی:
عدم شناخت حروف
عدم توانایی ترکیب ها
بی توجهی معلم به پیش دانسته ها
عدم همکاری اولیا
بی توجهی به امر مطالعه
اختلالات خواندن
سوال دوم:
چه عواملی به مهارت های نوشتن بچه های دبستانی آسیب می رساند و باعث می شود که بچه ها در نوشتن املاء غلط های فراوانی داشته باشند و موانعش را بازگو کنید؟
پاسخ سرکار خانم اصفهانی:
عدم توجه و تمرکزو حواس چرتی یکی از عوامل بی توجهی به کلمات است مانند تابستان - تاپشتان
صدای نارسای معلم می تواند باعث شود دانش آموز کلمات را درست متوجه نشود.
مشکل شنیداری دانش آموزمثلا به جای کلمه همدان - چمدان بنویسد.
حافظه دیداری به جای کلمه نسیم - نصیم نوشته شود.
پاسخ سرکار خانم پولادوند:
تکرارو تمرین نکردن کلمات درس، فراموش کردن شکل کلمه در ذهن که ضعف حافظه دیداری است،شاگرد طریقه نوشتن صحیح کلمه را یاد نگرفته است،وارونه نویسی، ضعف در شنیدن، ناتوانی عضلات وماهیچه های دست،عدم اعتماد به نفس و بی علاقگی عواملی هستند که به نوشتن آسیب می رساند.
پاسخ جناب آقای بابایی:
ضعف در حساسیت شنوایی مثل ژاله-جاله
ضعف در حافظه شنوایی مثل جا انداختن کلمات
ضعف در حافظه دیداری مثل حیله-هیله
ضعف در حافظه توالی مثل مادر-ما د ر
عدم دقت مثل گندم-کندم
نارسا نویسی مثل رستم-رسم
پاسخ سرکار خانم مشرفی:
عدم شناخت حروف
عدم توانایی ترکیب ها
اضطراب
اختلالات املایی
سوال سوم:
چه عواملی در گوش دادن بچه های دبستانی آسیب می رساند و باعث می شود که بچه های دبستانی در مهارت های شنیدن مشکلاتی داشته باشند موانعش را بازگو کنید؟
پاسخ سرکار خانم اصفهانی:
- عدم توجه که در این صورت باید به دانش آموز راهکار هایی داده شود از جمله داستانی برایش بخوانند ودرپایان از او سوال بپرسند.به دانش آموز بگویند داستان یا قصه رادیو یا ضبط را گوش کند و در پایان از اودرباره داستان سوالاتی پرسیده شود.
- مشکلات فیزیکی-آلودگی صوتی که ممکن است در گوش دادن دانش آموز موثر باشد-شلوغی کلاس-صداهای بیرون از کلاس که باید آنها را برطرف کرد.
- مشکل شنیداری: امکان دارد دانش آموز ضعف شنیداری یاناشنوایی یا کم شنوایی داشته باشد که بعد از بررسی اگر کم شنوا باشد باید میز اول بنشیند یا معلم زمان صحبت کردن به او نزدیک شود و درصورت شدت کم شنوایی به دکتر ارجاع شود و سمعک تجویز شود.
پاسخ سر کارخانم پولادوند:
ترس از مدرسه،طلاق والدین،خجالتی بودن دانش آموز که باعث آسیب رساندن در گوش دادن می شود که عوامل ان:تحقیر کودک در خانه ومدرسه،برچسب کمرویی به کودک،مرگ یکی از والدین.
پاسخ جناب آقای بابایی:
ضعف در شنوایی کودک
وجود صداهایی اطراف محیط اموزشی کودک
ضعف در حافظه شنوایی
عدم دقت در شنوایی
پاسخ سر کار خانم مشرفی:
عدم یادگیری مهارت شنیدن
ضعف شنوایی
سوال چهارم:
چه عواملی باعث می شودکه بچه های دبستانی در صحبت کردن مشکلاتی داشته باشند ونتوانند خوب صحبت بکنند؟ موانعش را بازگو کنید؟
پاسخ سرکار خانم اصفهانی:
کم رویی وخجالتی بودن ممکن است باعث شود که دانش آموز نتواند در جمع خوب صحبت کند.
لکنت زبان ومشکلات گفتاری نیز باعث می شود که دانش آموز از صحبت کردن امتناع کند.که در این صورت به گفتار درمانی ارجاع داده می شود.
پاسخ سر کارخانم پولادوند:
انزوا
استرس
عدم ارتباط اجتماعی
مشکلات خانوادگی
عدم توجه والدین به فرزندان
عدم اعتماد به نفس
پاسخ جناب آقای بابایی:
کم رو بودن
ضعف در جمع صحبت کردن
تمرین نکردن در جمع
توجه نکردن خانواده به کودک
نداشتن شناخت کافی از حروف زبان اموزی
پاسخ سر کار خانم نوشین مشرفی:
تلفظ نادرست حروف
خجالت کم رویی
اختلالات سخن گفتن
محدودیت دامنه لغات
تمسخر از سوی دیگران
منابع:
1. صفارپور، عبدالرحمن. روش تدریس فارسی ابتدایی. انتشارات آموزش و پرورش.
2. شعاری نژاد، علی اکبر. روانشناسی عمومی.
3. استفاده از تجربیات معلمان
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 10 آذر 1402 (06:38)
- گزارش تخلف مطلب